«به جُرم خمینی»؛ داستان زنی ۳۳ ساله، که همسرش را دوست دارد
1 مرداد 1402
«این داستان قرار بود داستان مردی باشد که در صفحه سیصد و بیست و هفت کتاب روی تپهای در سوریه، نزدیک غروب دشتی پُر خون، در مختصات گرای مووشکی قرار گیرد؛ اما حالا تبدیل شده به داستان کسی دیگر. داستان زنی سیوسه ساله، که همسرش را دوست دارد، مینویسد، و حالا گرفتار آن مرد است و لابد نمیشود از اسم و فامیل این زن در داستان نامی برد، پس او را فریناز مینامیم…»
روند رو به رشد ادبیات مقاومت در کشورمان همواره با برخی نوآوریها در نگارش آثار همراه بوده و هست و در این میان، خلاقیتهای نوشتاری تعدادی از نویسندگان باعث شده گاه با آثاری در این بخش مواجه شویم که از نظر فرم و ساختار و همچنین نحوه مواجهه با مضمون در جایگاه فراتر از آثار مشابه قرار گرفته است.
کتاب«به جُرم خمینی» به قلم فریناز ربیعی که داستان زندگی شهید علیرضا توسلی(ابوحامد) فرمانده لشکر فاطمیون را روایت میکند، یکی از این آثار است که از خاطرهنگاری و زندگینامه صِرف فراتر رفته و با بهکارگیری انواع تکنیکهای داستاننویسی در مراحل مختلف خلق اثر به یک اثر داستانی- مستند درخشان و خواندنی تبدیل شده است.
نویسنده در ابتدای اثر و قبل از اینکه داستان اصلی را روایت کند، در بخش «چند کلمه قبل از شروع» به ماجرای نسبتاً طولانی مواجهه خود با موضوع و سوژه کتاب«به جُرم خمینی» اشاره میکند که از سفر به مشهد برای تهیه مستندی از زندگی فرمانده شهید لشکر فاطمیون شروع شده و او با پیگیری و ممارست توانسته به دهها ساعت مصاحبه و تعداد قابل توجهی سند و نامه و عکس پیرامون زندگی شهید علیرضا توسلی دست یابد که مصالح ارزشمندی برای نوشتن یک زندگینامه محسوب میشود.
نویسنده حتی با این تعداد منابع نوشتن زندگینامه فرمانده شهید لشکر فاطمیون را شروع هم کرده اما در میانه کار به یکباره همه نوشتهها را کنار گذاشته و تصمیم تازهای گرفته؛ اینکه اثری داستانی درباره زندگی شهید توسلی خلق کند که در وهله اول، یک اثر ادبی با مولفههای تعریف شده باشد و در عین حال، روایتگر مراحل مختلف زندگی شهید باشد. با چنین رویکردی داستان «به جُرم خمینی» شروع شده است.
«این داستان قرار بود داستان مردی باشد که در صفحه سیصد و بیست و هفت کتاب روی تپهای در سوریه، نزدیک غروب دشتی پُر خون، در مختصات گرای مووشکی قرار گیرد؛ اما حالا تبدیل شده به داستان کسی دیگر. داستان زنی سیوسه ساله، که همسرش را دوست دارد، مینویسد، و حالا گرفتار آن مرد است و لابد نمیشود از اسم و فامیل این زن در داستان نامی برد، پس او را فریناز مینامیم…» بنابر این، علاوه بر شخصیتهای اصلی داستان که همانا شهید توسلی، برخی از اعضای خانواده و دوستان و همرزمانش هستند، شخصیت نویسنده یا فریناز هم وارد داستان میشود؛ نویسندهای که شیفته شخصیت، مرام و مسلک قهرمان شهید داستان، علیرضا توسلی شده است.
نزدیکترین و به عبارتی کاملترین زاویه دید به زندگی فرمانده شهید لشکر فاطمیون، از زوایه نگاه امالبنین حسینی، همسر شهید علیرضا توسلی است که اشراف بیشتری به ماجراها دارد و جزئیات بیشتری از سلوک رفتاری آن شهید جبهه مقاومت را بیان میکند.
نویسنده بیشتر از بقیه مصاحبهشوندهها به روایتهای امالبنین حسینی از مراحل مختلف زندگی شهید علیرضا توسلی متکی است؛ از چند سال قبل از تولد علیرضا در نورک افغانستان تا تولد و دوران کودکی، نوجوانی و جوانی که سرگذشت و ماجراهای اعضای خانواده علیرضا هم در کنار ماجراهای زندگی او روایت میشود.
همچنین حضور علیرضا در جبهه مقاومت افغانستان، جبهههای کردستان زمان جنگ ایران و عراق و در نهایت جبهه مقاومت در سوریه که در آنجا لشکر فاطمیون را بنیانگذاری میکند، فرماندهی نیروهای این لشکر را به عهده میگیرد و حماسههای بیشماری از خود به یادگار میگذارد.
او سرانجام روز شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۳ در جریان آزادسازی تپه مهم و استراتژیکی تل قرین در حومه درعا در سوریه و نزدیکی ارتفاعات جولان در نبرد با جبهه النصره به شهادت میرسد. برای روایت جزئیات این زندگی پرفراز و نشیب، نویسنده کوشیده است از راویان مختلف استفاده کند. هر فصل از کتاب به یک مقطع زمانی و حتی مکانی مشخص اختصاص یافته و اتفاق مهمی که در آن مقطع افتاده و بخشی از پازل زندگی شهید توسلی را تشکیل میدهد در قالب یک روایت داستانی بیان شده است. یکی از شگردهای نویسنده، استفاده بهینه از زاوی دید دوم شخص است که در آن، هنگام روایت ماجراها، نویسنده با لحن و بیان صمیمی، شهید توسلی را مورد خطاب قرار میدهد و گویی شهید در هنگام روایت زندگیاش در زمان حال، حی و حاضر است، وقایع در حضور معنوی وی روایت میشود.
به بیان دیگر، با این شگرد موثر نویسنده، مخاطب در هنگام مطالعه داستان زندگی شهید علیرضا توسلی، حضور معنوی و آرامشبخش آن شهید را در کنار خود احساس میکند. «تو بودی و فرماندهان سوریها و حزبالله. بیمقدمه به آنها گفتی: «منطقه رو کامل به ما بسپارید. هیچ کسِ دیگهای نباشه. ما خودمون چپ و راستمون رو حفظ میکنیم. شما فقط ادواتی که نیاز داریم تأمین کنید؛ چهارهزارتا نارنجک.» فرماندهان جوری نگاهت کردند که یعنی چه میگویی تو؟ یکیشان درآمد که «ما چند بار تلاش کردیم، نشده. حالا شما با کمتر از نصف نیروهای ما معلومه که کار از پیش نمیبرید… همه «نه» آورده بودند و تو سرِ حرفت مانده بودی…» در بخش پایانی کتاب، سی قطعه عکس و سند مرتبط با موضوع کتاب ضمیمه اثر شده است.
چاپ اول (۱۴۰۲) کتاب «به جُرم خمینی» نوشته فریناز ربیعی در ۳۵۲ صفحه با شمارگان ۱۲۵۰ نسخه و قیمت ۱۶۵۰۰۰ تومان از سوی انتشارات سوره مهر چاپ و منتشر شده است.
یادداشت-علی الله-سلیمی
آخرین مطالب
-
«پایی در غزه»؛ شرح نسبت ایرانیها با غزه
27 آبان 1403
-
پیشنهادات شنیدنی «سماوا» در هفته کتاب/ 30 درصد تخفیف در انتظار کتابدوستان
26 آبان 1403
-
در نشست «نقطه عطف» مطرح شد؛ مدیر هنری نشر سورهمهر: به دلیل تنوع مخاطبان از شیوههای مختلف طراحی جلد استفاده میکنیم
23 آبان 1403
-
در جشن انتشار کتاب «یادداشتهای بیتاریخ» مطرح شد؛ نادر ابراهیمی گفت ادای جلال آل احمد را درآوردی!
21 آبان 1403
-
طرح جلد کتابهای سورهمهر بررسی میشوند
21 آبان 1403
-
«بخش خاکستری»؛ روایتی از شهادت یک پرستار باردار دهه هفتادی
19 آبان 1403
-
«یادداشتهای بیتاریخ» منتشر شد
16 آبان 1403
-
گزارش تصویری نشست نقد و بررسی کتاب «عایده»
14 آبان 1403
-
در نشست نقد و بررسی «عایده» مطرح شد؛ رضوینیا: شهید در عالم خواب از نگارش کتابش خبر داده بود
14 آبان 1403
-
به مناسبت فرارسیدن روز 13 آبان؛ روایتی از «آن سوی دیوار» منتشر شد
12 آبان 1403
ثبت نظر و نظرات
مطالب مرتبط
-
«پایی در غزه»؛ شرح نسبت ایرانیها با غزه
27 آبان 1403
-
طرح جلد کتابهای سورهمهر بررسی میشوند
21 آبان 1403
برای نوشتن دیدگاه باید وارد بشوید.